“فرزاد بی”محل آشتی دوباره ایران و هند طی ماه‌های گذشته، یکی از موضوعات مناقشه برانگیز در تعاملات نفتی ایران و هند مبحث کاهش خرید نفت بود.هند برای مدتی خرید نفت ایران را کمتر کرد تا شاید با ابزار اقتصادی به اهداف کوتاه مدت خود برسد.اما این اهداف چه بود که مهاراجه‌ها را بر آن داشت […]

“فرزاد بی”محل آشتی دوباره ایران و هند

طی ماه‌های گذشته، یکی از موضوعات مناقشه برانگیز در تعاملات نفتی ایران و هند مبحث کاهش خرید نفت بود.هند برای مدتی خرید نفت ایران را کمتر کرد تا شاید با ابزار اقتصادی به اهداف کوتاه مدت خود برسد.اما این اهداف چه بود که مهاراجه‌ها را بر آن داشت تا از چنین حربه‌ای استفاده کنند؟مراودات نفتی ایران در سال‌های گذشته ، هر از چندی دچار فراز و نشیب‌هایی شد که در یک نگاه کلی ،ریشه‌یابی آن می‌تواند منظرگاه ارتباطات سیاسی دو کشور را تا حدودی ترسیم کند.اما آنچه در این تعاملات وقفه ایجاد کرد ماجرایی بود که تبیین آن ،آدرس درست کش و واکش جدید نفتی دو کشور را برای پرسشگران ملموس تر خواهد کرد.

دعوای قدیمی توسعه میدان گازی فرزاد بی همان نقطه حساسی است که هندی‌ها بر سر آن با ایران چانه‌های فراوانی می‌زنند. بازاریابی در خصوص محصولات تولیدی میدان مذکور آن طور که هندی‌ها می‌خواهند  برای ایران پذیرفتنی نیست و زنگنه وزیر نفت زیر بار مطالبات هند  نمی رود. از سوی دیگر هندی‌ها کار توسعه در میدان گازی فرزاد بی را به نوعی ملک طلق خود می‌دانند و آرا ایران را در این باب نمی‌پذیرند و تلاش می کنندهربار با تهدید کاهش خرید نفت در برابر ما بایستند تا به ذهنیت خود به آنچه از ایران می‌خواهند برسند.

نمونه اخیر این رفتار هندی‌ها عملیاتی شدن  کاهش واردات نفت خام جمهوری اسلامی ایران بود .پالایش گران هندی برای مدتی این سیاست ابلاغ‌شده از سوی دولت هند را تمکین کردند.اما مدتی بعد ورق برگشت چرا که حالا در اخبار آمده است هندی‌ها دوباره تمایل پیداکرده‌اند خرید نفت خود از ایران را افزایش دهند. رویترز گزارش داده که پالایش گران دولتی  نفت هند  قصد دارند تحت تأثیر مشوق‌های تهران، میزان واردات نفت خام خود را از ایران در سال جاری میلادی (۲۰۱۸) تا دو برابر افزایش دهند.

در این گزارش آمده است ایران به منظور حفظ مشتریان نفت خود در آسیا، شرایط بهتری نسبت به دیگر عرضه‌کنندگان نفت خاورمیانه مانند عربستان سعودی به آنان پیشنهاد می‌کند. تهران اخیراً تحقیقات حمل محموله‌های نفتی را برای شرکت‌های هندی که دومین مشتری بزرگ نفت ایران پس از چین به شمار می رود، برای خرید محموله‌های با حجم و میزان بالا، افزایش داده است.

به گفته دو منبع آگاه که به شرط ناشناس ماندن سخن گفتند، شرکت‌های دولتی پالایش گر نفت هند شامل پالایش و پتروشیمی منگلور، بهارات پترولیوم و هندوستان پترولیوم قصد دارند روزانه ۳۹۶ هزار بشکه نفت از ایران وارد کنند. این شرکت‌ها که در سال مالی گذشته روی‌هم‌رفته روزانه ۲۰۵ هزار و ۶۰۰ بشکه نفت از ایران وارد کرده‌اند، از اظهارنظر دراین‌باره خودداری کردند.

به گفته یک منبع آگاه، مجموع خرید نفت خام هند از ایران ممکن است از ۶۰۰ هزار بشکه در روز فراتر برود، زیرا شرایط پیشنهادی ایران در مقایسه با دیگر تولیدکنندگان نفت، بهتر است و کیفیت نفت خام ایران با تأسیسات پالایشی هند تناسب دارد.

اما پرسش اصلی این جاست که این تغییر رویه از سوی هندی‌ها به چه دلیل رخ داده است؟ آیا آن‌ها دعوای فرزاد بی را به فراموشی سپرده‌اند؟ جواب این پرسش بدون شک منفی است .این میدان بزرگ گازی به رغم آنکه گازی خشک  و کم مشتری دارد درعین‌حال لقمه‌ای نیست که هندوها از آن به راحتی صرف‌نظر کنند.پس داستان چیست؟

طی ماه گذشته  در خبرها آمده بود ، رویترز به نقل از منابع آگاه نوشته که هند قرار است هفته آینده یک طرح توسعه سه تا چهار میلیارد دلاری را برای میدان گازی فرزاد B به ایران ارائه کند.

رسانه‌های داخلی نیز خبر دادند، روابط میان ایران و هند که همواره گرم و عمیق بوده است،دچار خلل شده است. سال گذشته پس از اینکه ایران سرمایه‌گذاران دیگری را برای این میدان جست و گزارش‌های رسانه‌ای نشان داد حق توسعه فرزاد B به شرکت گازپروم روسیه اعطا خواهد شد، هند  را بر آن داشت تا در اقدامی تلافی‌جویانه به پالایشگاه‌های دولتی خود دستور دهد واردات نفت خود از ایران را کاهش دهند.

اما طولی نکشید که دهلی نو و تهران تلاش کرده‌اند اختلافاتشان بر سر حق توسعه فرزاد B را که توسط شرکت‌های هندی به رهبری شرکت Videsh ONGC در سال ۲۰۰۸ کشف شد، کاهش دهند.

شرکت‌های هندی امیدوارند حق توسعه میدان گازی فرزاد B را دریافت کنند، زیرا آن‌ها معتقدند کشورشان یکی از بازارهایی بوده که در سال‌های تحریم، به خرید نفت از ایران تن داده و هرگز در این کار عقب ننشسته است.

اما در طرف دیگر ماجرا و به گفته منابع آگاه، شرایط جدید، شرکت‌های هندی را تنها به تولید گاز و توسعه میدان محدود می‌کند.اگرچه پیشنهاد رسمی هنوز داده نشده اما پیشنهاد جدید بین سه تا چهار  میلیارد دلار خواهد بود و شامل فراوری گاز و توسعه پروژه‌های پایین‌دستی نیست.شرکت‌های هند سال گذشته به درخواست ایران یک پیشنهاد توسعه ۱۱ میلیارد دلاری داده بودند که توسعه فعالیت‌های بالادستی و زیرساخت پایین‌دستی را دربرمی گرفت. برآورد شده که این میدان ۲۲ تریلیون فوت مکعب ذخایر دارد که از این میزان ۱۶ تریلیون فوت مکعب قابل برداشت به نظر می‌رسد.

هند و ایران درباره برنامه توسعه بازبینی‌شده برای این میدان هفته آینده در جریان سفر بیژن زنگنه به دهلی نو مذاکره خواهند کرد.

دارمندرا پرادهان، وزیر نفت هند ماه گذشته پس از دیدار با بیژن زنگنه گفت: به منظور تحکیم روابط با هند، ایران تخفیف حمل بالاتر برای فروش نفت پیشنهاد کرده و همچنین موافقت کرده درخواست هند برای سهمی در یک میدان تولیدکننده را بررسی کند. در مقابل، هند موافقت کرده واردات نفت از ایران را افزایش دهد.

اما این فقط یک سوی ماجراست.در ادبیات تجاری نفتی بین کشورها مؤلفه‌های دیگری نیز وجود دارد که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.در حقیقت در برابر موضوع بده بستان نفتی بیت ایران و هند تنها این میدان گازی فرزاد نیست که تعیین کننده باشد.در آن سوی جهان اتفاقاتی در شرف وقوع است که کشورهای این‌سوی عالم نیز از تأثیر آن بی‌نصیب نیستند .

این که ایران تخفیفات خاصی برای هند قائل شده است نیز یک روش پذیرفته‌شده در مبادلات نفتی بین کشورهاست.تخفیف در قیمت نفت شگردی است که عربستان نیز سال‌هاست آن را در پیش گرفته است.این کار از سوی  ایران برای حفظ بازار در شرق آسیا و شبه‌قاره هند نیز در قاموس تجاری پذیرفتنی تلقی می‌شود. اما واقعیت‌ها می‌گویند در شرایطی که دونالد ترامپ با فشارهای اخیرش برای ملغی کردن برجام هر کاری بتواند صورت می‌دهد  می‌توان تأثیر سیاست‌های ایالات‌متحده امریکا در این خصوص را نیز یکی از اصلی‌ترین عوامل در تبادلات نفتی بین کشورها با ایران ارزیابی کرد .  محض نمونه ، اعمال فشار بر کشورهایی مانند کره جنوبی، عامل این شده که این کشور واردات میعانات گازی خود از ایران را کاهش دهد و کره نیز این حرکت را پذیرفته است.در حقیقت این استنباط را نباید از نظر دور داشت که طرفین معادلات در خصوص قیمت نفت به توافقاتی نسبی رسیده‌اند، هرچند این توافقات به صورت رسمی اعلام نشده باشد.درست است که ضرب‌الاجل های  ترامپ، لزوماً عامل ایجاد یک اتحاد در کشورهای شرق نشده اما در این که کشورهای این حوزه احساس خطر کنند و در بین خود به جمع‌بندی‌هایی حتی به صورت مقطعی برسند نمی‌توان تردید کرد.  درعین‌حال نباید فراموش کرد که هندی‌ها  پیش از این  با آمریکایی‌ها توافق‌هایی داشته‌اند .مثلاً قراردادی موسوم به ۱۲۳ که بین هند و امریکا در زمان جرج بوش پسر بسته شد و بر اساس آن هند باید یک تکنولوژی هسته‌ای پیشرفته را از امریکا دریافت کند تا درعین‌حال هم هند به خواسته خود برسد و هم امریکا از هند به عنوان اهرمی در برابر رشد فزاینده اقتصادی چین استفاده کند .جنگ تجاری بین چین و امریکا مدتی است که بالا گرفته است.وجود چنین چالش‌هایی،بالانس های تجاری را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.اما باز هم این همه موضوع نیست که باعث شده هندی‌ها تمایل خرید نفت بیشتری از ایران را داشته باشند.صنعت هند همچنان به موازات اندیشه‌های سیاست‌مداران دهلی نو رو به توسعه می رود.هند هر روز نیازش به حامل‌های انرژی هیدروکربوری بیشتر می‌شود.بنابراین پالایشگاه‌های هند نیز هر روز نفت بیشتری را طلب می‌کنند و حال از نفت ارزان و فراوان ایران چه چیز بهتر؟ هند روی گاز هم سرمایه‌گذاری‌های فراوانی انجام می‌دهد.هم برای سوخت خودروهایش و هم برای تولید برق.واقعیت‌های دیگری نیز در شرق آسیا نمودی عینی یافته است.آگاهان بر این باورند که در حقیقت ادبیات جدید  معادلات نفت و انرژی در شرق آسیا جایگزین رفتارهای قدیمی می‌شود.کسی نیست که نداند پتروناس مالزی به تازگی اولین محموله LNGخود را به ژاپن صادر کرده است. رویکردهای واردات و صادرات گاز از سوی کره جنوبی نیز در همین راستا شکل‌گرفته استودر این میان پر بیراه نیست اگر رفتارهای تجاری نفتی بین ایران و هند نیز عوض شود.توسعه بندر چابهار خود نمونه بارزی است برای وسعت گرفتن منظرگاه‌های تجاری بیشتر بین ایران و هند.هندوستان حالا دیگر علاقه‌ای به این ندارد که از سمت و سوی پاکستان به افغانستان تسلط پیدا کند بلکه دوست دارد این راه را از ایران طی کند.مشابه همان کاری که چینی‌ها از طریق توسعه بند گواتر پاکستان دارند انجام می‌دهند.بی‌تردید همه این عوامل می‌توانند در تجارت نفتی ایران با هند دخیل باشند.اما برخی همچنان بر این باورند که رویکردهای رییس‌جمهور امریکا  و تهدیدات و تعیین زمان‌هایش باعث شده ایران و هند دست بجنبانند تا بازار خود را از دست ندهند.در این میان اگر ایران همچنان به فروش صرف منابع خود مقید باشد و در توسعه حرکت جدید اتخاذ نکند بازنده این بازی خواهد بود.اما اگر هوشمندی به خرج دهد و از فرصت پیش‌آمده استفاده کند توسعه را برای خود به ارمغان خواهد آورد

    فرزین سوادکوهی

.