سیری برخواستگاه سیاسی آب در مولفه های مدیریت کلان هیدروپلیتیک ،تابلویی در کویر مدیریت های تصمیم ساز     گمان نمی رود این روزها کسی چیزی راجع به بحران و تنش آبی نشنیده باشد.اثبات این که کشور ما رفته‌رفته به عمق کابوسی بنام بی‌آبی فرو می رود نه نیاز به سند و مدرک جهانی دارد […]

سیری برخواستگاه سیاسی آب در مولفه های مدیریت کلان

هیدروپلیتیک ،تابلویی در کویر مدیریت های تصمیم ساز

 

 

گمان نمی رود این روزها کسی چیزی راجع به بحران و تنش آبی نشنیده باشد.اثبات این که کشور ما رفته‌رفته به عمق کابوسی بنام بی‌آبی فرو می رود نه نیاز به سند و مدرک جهانی دارد و نه احتیاجی به برهان و دلیل علمی و عینی.موضوع آن چنان اظهر من الشمس است که  حتی غلتیدن در روزمرگی‌های موجود هم نتوانسته آن را از دیده‌ها پنهان کند.

روز یا شبی نیست که در خصوص تنش آبی پیش رو چیزی نشنویم و یا نخوانیم.آمارها و اطلاعات منتشره آن قدر زیاد و البته نگران کننده است که  خواه نا خواه ما را با خود درگیر کرده است.این موضوع اگر به خودی خود باعث نگرانی ما نشود دستکم خواب راحت را از ما گرفته است و این در حالی است که بسیاری از افراد جامعه امروز ایران را گریز و گزیری از آن نیست.

آمارها حکایات تلخی پیش روی ما می‌گذارند.شبکه‌های اجتماعی به دروغ و راست ما را درگیر اخبار و مطالب مختلف در باب جنگ‌های سهمگینی می‌کنند که می‌گوید بزودی درخواهد گرفت.جنگ‌هایی برای آب.

اما به راستی این بحران آب چیست که این‌گونه ما را برآشفته؟آیا واقعاً قضیه به همین جدیت است؟اهل فن معتقدند جمهوری اسلامی ایران که کشوری است واقع‌شده در اقلیمی خشک و نیمه‌خشک ، اینک مشکلاتی جدی را تجربه می‌کند.

خشک‌سالی‌های مکرر توأم با برداشت‌های بیش از حد از منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی از طریق شبکه بزرگی از زیرساخت‌های هیدرولیکی و چاه‌های عمیق، وضعیت آب کشور را به سطحی از بحران رسانده است که در جای‌جای کشور پدیده‌های ناشی از این چالش در قوالبی همچون خشک شدن رودخانه‌ها و تالاب‌های معروف، بی‌آبی دریاچه‌ها، کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، تخریب کیفیت و تحلیل کمیت، فرونشست زمین، فرسایش خاک،بیابان‌زایی و زایش پدیده‌ای آزاردهنده و خطرناک بنام گرد و غبار و هجوم ریز گردها ،بروز یافته است.

آنچه مسلم است در تمام سال‌های گذشته هیچ‌کدام از دولت‌های رأس کار ، به عنوان نهاد حاکمیتی متولی مدیریت آب کشور توفیق قابل‌توجهی برای رفع این مشکل در کارنامه خود نداشته و این در حالی است که هر مدیر جدیدی هم که سکان ساماندهی به این وضعیت را در دست گرفته به هزار و یک دلیل در کار خود –یعنی مدیریت آب-نمره قابل قبولی کسب نکرده است.چاه‌ها همچنان بی‌محابا حفر می‌شوند و بی‌رحمانه آب را از اعماق زمین بیرون می‌کشند و برای کشاورزی و صنعت و شرب به مصرفی مسرفانه می‌رسانند و این چرخه هر روز تکرار می‌شود.

در این میان یک پرسش بیش از هرسوال دیگری در ذهن نقش می‌بندد و آن اینکه آیا اگراساسا پذیرفته‌ایم که چنین مشکلی ماراباخود درگیر کرده، قرار هست برای برون‌رفت از آن هم چاره‌ای جدی بی اندیشیم؟ آیا از این همه تبلیغ و سمینار و کنفرانس در خصوص موضوع بی‌آبی نتیجه‌ای گرفته‌ایم که بر اساس آن بتوانیم فکری عاجل به عمل بیاوریم؟

آمار که می‌گوید جمعیت ایران در طی هشت دهه اخیر، از حدود ۸ میلیون نفر در سال ۱۳۰۰ به ۷۸ میلیون نفر تا پایان سال ۱۳۹۲ رسیده است. بر این اساس میزان سرانه آب تجدید پذیر سالانه کشور از حدود۱۳۰۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود ۱۴۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۹۲ تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بحرانی تر خواهد شد.

منابع آب تجدید پذیر کل ایران به ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بالغ می‌گردد. مطالعات و بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۸۹/۵ میلیارد مترمکعب جهت مصارف بخش‌های کشاورزی، صنعت و معدن و خانگی برداشت ‌شده است که حدود ۸۳ میلیارد مترمکعب آن (۹۳ درصد) به بخش کشاورزی، ۵/۵ میلیارد مترمکعب (۶ درصد) به بخش خانگی و مابقی به بخش صنعت و نیازهای متفرقه دیگر اختصاص داشته است.

در همین تهران خودمان بر اساس آمار شرکت آب منطقه‌ای تهران ،مصرف ، حدود دو ونیم برابر سرانه مصرف جهانی است.

بر این اساس به نظر می‌رسد باز باید به پرسش مطرح‌شده آغازین بازگردیم.آیا واقعاً برای حل این مشکل چاره‌ای اندیشیده‌ایم؟ آیا اگر خود هنوز طرفی نبسته‌ایم از تجربیات دیگران استفاده کرده‌ایم؟ این جاست که یک مفهوم جدی ذهن ما را با خود درگیر می‌کند.مقوله‌ای بنام دیپلماسی آب .چیزی که اهل فن  بخش از مفهوم آن را  به دانش هیدرو پلیتیک منتسب می‌کنند .

هیدروپلیتیک یکی از گرایش‌های جغرافیای سیاسی است که به مطالعۀ نقش آب در رفتارهای سیاسی در مقیاس‌های گوناگون می‌پردازد و بر این اساس هرگونه بحران هیدروپلیتیکی می‌تواند با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی خود، امنیت ملی را به مخاطره افکند.بله !نباید شک کرد که تنش آبی ایران ، کشور ما را درعین این که به مشکلات فراوان داخلی دچار می کند،هویت سیاسی و امنیتی ما را هم به خطر می اندازد.بنابراین دیپلماسی آب نیز به یک مفهوم مجرد می تواند خود را در مباحثی از این دست مطرح کند.

صاحب‌نظران با آراء گوناگون همگی بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن این که یک‌بار برای همیشه باید این موضوع با شفافیت هرچه تمام تر مطرح شود که حالا دیگر باید طرحی نو در انداخت.

کرامت حافظی کارشناس حوزه محیط‌ زیست در پاسخ به این پرسش ما مبنی بر این که آیا برای برون‌رفت از تنش موجود آبی راهکاری وجود دارد و آیا اساساً به بحرانی به نام بحران آب اعتقاددارید می‌گوید:من از شما می‌پرسم که در این شرایط انسان عاقل چه می‌کند ؟ قطع مصرف خود را کنترل می‌کند و آب و این سرمایه گران‌قیمت که غیرقابل‌جبران است را صرف تولید هر چیزی نمی‌کند و برای هر چیز به سود و زیان می‌اندیشد.

او ادامه می‌دهد:اما ما چه می‌کنیم …ما بدترین کار ممکن را انجام می‌دهیم گویی دقیقاً دستورات بدخواهان را انجام می‌دهیم که وضع ما هر روز بدتر و بدتر شود .

حافظی خیلی ساده پاسخی را مطرح می‌کند که همه مار بارها و بارها شنیده‌ایم و آن این که باید  در مصرف  آب صرفه‌جویی کنیم و الگوی مصرف را بهینه و اصلاح کنیم ؛ اما وقتی می‌گوییم آب کمتر مصرف کنیم ،عده‌ای فکر می‌کنند باید شیر حمام که چکه می‌کند را تعمیر کنند!

این کار البته فی نفسه کار خوبی است .اما اگر درعین‌حال بدانیم که وقتی بیش‌ترین مصارف  آب کشور مربوط به کشاورزی و بعد صنعت است و در آخر مصارف بهداشتی، می‌فهمیم که چطور باید برنامه‌ریزی کنیم. . در مصرف شرب هم که صرفه‌جویی معنا ندارد ؛ اما شرب و بهداشت ما یکی است .این یک موضوع مهم است که الگوهای مصرف باید از بیخ و بن عوض شوند. باید شرب را از بهداشت جدا کرد البته در مرحله اول کشاورزی و صنعت باید اصلاح شود ؛ اما چرا می‌گوییم ما کاری می‌کنیم که بدخواهان ما می‌خواهند ؟ ما مانند کسانی هستیم که تیشه به ریشه آب کشور می‌زنیم.

این فعال حوزه محیط‌زیست می‌افزاید: بگذارید کمی صریح تر حرف بزنیم.شک نکنید که اگر رژیم صهیونیستی می‌خواست برای نابودی ما سناریو بنویسد و آن را اجرا کند بیش و پیش از هر کار روی سبک و سیاق مصرف آب ما برنامه‌ریزی می‌کرد. یعنی چه می‌کرد ؟ به نظر من کارخانه‌های آب بر را بر ما تحمیل می‌کرد و کشاورزی غرقابی از منابع محدود آبی را سرلوحه کار ما قرار می‌داد. یا می‌گفت تا می‌توانید چاه آب بزنید و به فکر منابع آبی خود نباشید. بر این اساس وقتی ما ذخیره آبی کشور را مصرف کنیم خودبه‌خود شکست می‌خوریم ؛ در جنگ‌های گذشته وقتی قلعه یا دژی محاصره می‌شد با پایان یافتن ذخیره آب یکی از طرفین، طرف مقابل دست‌هایش را به نشانه تسلیم بالا می‌برد.

حافظی ادامه می‌دهد:مدیرت آب کشور امروز به جراحی نیاز دارد و نه مرفین و مسکن ؛ یعنی باید از توسعه صنایع آب در کویر دست برداشت. نه اینکه هر وزیری از نیرو تا معاون اول و .. تلاش کند آب کارون را به زادگاهش برای صنایع روزافزون فولاد انتقال دهد ؛ یا در کشاورزی آیا ما مجاز هستیم آب گران انتقالی را برای آبیاری مصرف کنیم ؟ مثلاً انتقال آب کارون به کرمان در هر مترمکعب بیش از ۱۰ هزار تومان هزینه می‌برد.بعد ما این آب را مترمکعبی ۳۰۰ تومان به کشاورز می‌فروشیم .آیا این کار عقلانی است ؟آیا این  اقتصادی است که چاه‌های آب را برای کشاورزی مصرف کنیم و بعد از ده تا بیست سال یک منطقه که هزاران سال آب در زیرزمین آن جمع شده را به فنا بدهیم ؟ بدون اینکه بدانیم یک منطقه چقدر آب زیرزمینی دارد و چقدر مجاز به برداشت هستیم هر جا رسیدیم چاه بزنیم ؟ یا وزارت نیرو هر جا که امکان سدسازی باشد یا امکان فنی انتقال آب ؛ اقدام به انتقال آب و سد سازی کند ؟ سدهایی که آبی در آن‌ها نیست و سال‌هاست که حتی به نیمه هم نرسیدند ؛ و یا تونل‌های انتقال آبی که آبی ندارند چون برف و باران کم شده و کمتر هم می‌شود ؛ پس در این مرحله مهم‌ترین مسئله درک این است که اقدامات گذشته غلط بوده است اما ما هنوز به این درک نرسیده‌ایم که اگر رسیده بودیم در حال حاضر نباید فی‌المثل شاهد تجهیز کارگاه تونل سوم کوهرنگ برای هفتمین انتقال آب سر شاخه‌های کارون برای غیر شرب می‌شدیم و یا نباید شاهد  سدهای جدید بر رودخانه‌های خشک می‌بودیم و نباید شاهد  مثلاً وعده رئیس‌جمهور و وزرا برای افتتاح کارخانه‌های جدید آب بر در زادگاه‌های کم آبشان می‌شدیم .

باید درعین‌حال نظرات دست اندرکاران نهادهای حاکمیتی در حوزه دیپلماسی آب را هم در نظر آورد.برخی از این متولیان دولتی اعتقادات خاصی نسبت به موضوع دیپلماسی آب دارند.

عباس عراقچی معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه تغییر نگاه در وزارت امور خارجه به بحث آب را ضروری می‌داند و از لزوم تجدیدنظر ساختاری در وزارت امور خارجه و پرداختن بخش‌هایی از این وزارتخانه به مسئله آب سخن می‌گوید.

وی کمبود آب را زمینه‌ساز فقر، مهاجرت و بیماری‌های مختلف می‌داند و می‌گوید: تبعات کم آبی در یک کشور محدود به آن کشور نمی‌شود و سطحی بین‌المللی دارد. موضوع آب مانند گازهای گلخانه‌ای و تروریسم موضوعی بین‌المللی است و عدم برخورد مناسب با آن می‌تواند صلح و امنیت را در سطح بین‌المللی تهدید کند. همان طور که اگر با تروریسم وداعش در سوریه و عراق نجنگند، مجبور می‌شوند در خیابان‌های کشورهای اروپایی با آن بجنگند و اگر ابو لا در آفریقا مهار نشود، ممکن است تمام جهان را درگیر سازد.

این مقام مسئول با طرح بحث آب مجازی ادامه می‌دهد: صادرات و واردات هوشمند مواد غذایی از بحث‌های مهم در دیپلماسی آب است. کشوری که مسئله کمبود آب دارد نباید محصولات آب‌بر تولید کند. ایران بایستی با لحاظ کردن مسائل سیاسی و امنیت غذایی خود در تولید محصولات داخلی بازنگری انجام دهد و بر اساس این رویکرد می‌توان برای سفارتخانه‌های ایران مأموریت‌های جدیدی تعریف کرد و وزارت امور خارجه در این زمینه فعال شود.

عراقچی میزان همکاری‌ها بر سر آب را بیشتر از جنگ‌های آبی می‌داند و معتقد است دیپلماسی آب‌های فرامرزی می‌خواهد جلوی منازعه را بگیرد،درعین‌حال مدیریت منابع  را هم انجام داده و همکاری‌ها را جهت دهد. همان طور که پیمان ۱۹۶۰ حول رودخانه سند میان هند و پاکستان علیرغم سه جنگ میان این دو کشور پایدار مانده است.

معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه اضافه می‌کند: مسئله کم آبی در ایران مسئله مورد توافقی است و بر اساس ارزیابی‌های بین‌المللی تا سال ۲۰۲۵ تعداد کشورهای کم آب دنیا به ۴۸ کشور می‌رسد که از این تعداد ۲۴ کشور در منطقه خاورمیانه خواهند بود. مقایسه‌ای میان آمارهای بارش در کشور و آب‌های ورودی و خروجی مرزی کشور نشان می‌دهد که دیپلماسی آب‌های فرامرزی کشور بخش کوچکی از دیپلماسی آب کشور است و ایران نیازمند رویکردهای مدیریت آب و بهینه‌سازی مصرف آب در درون مرزهای سرزمینی خود است.

وی می‌افزاید: مسئله کم آبی ایران به همراه افزایش جمعیت، رشد شهرنشینی و روند صنعتی شدن زمینه‌ساز منازعات داخلی و خارجی درباره آب در کشور خواهد شد، همان طور که چندی پیش عکسی از جاری شدن آب در زاینده‌رود در صفحه اینستاگرام شخصی من، سبب شد بازخوردهای بعضاً تندی از سوی هم‌وطنان خوزستانی داشته باشم. نظیر چنین رویکردها و زمینه‌های منازعه‌ آبی را در نقاط مختلف کشور مانند کرج نیز می‌توان مشاهده کرد. غفلت از این حوزه می‌تواند سبب شود منازعات داخلی در آینده شکل جدی‌تری به خود بگیرد.

عراقچی با اشاره به استفاده از تجربیات کشورهای دیگر در زمینه‌ی بهینه‌سازی مصرف آب بیان می‌کند: در حال حاضر بر اساس توافقنامه پاریس کشورهای پیشرفته متعهد شده‌اند که سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار به پروژه‌های کاهش گازهای گلخانه‌ای در کشورهای دیگر اختصاص دهند. با توجه به اینکه صرفه‌جویی در مصرف آب جز این پروژه‌‌ها محسوب می‌شود، دیپلماسی کشور بایستی بتواند بخشی از این بودجه را جذب کند.

در همین حال دکتر حجت میان آبادی، پژوهشگر هیدروپولیتیک ، با اشاره به مهم بودن بحث هیدروپولیتیک ایران در اندیشکده‌های غربی و عدم توجه به این حوزه در درون کشور معتقد است: بعد از چین و روسیه، ایران با ۱۵ کشور بیش از هر کشور دیگری در جهان همسایه مشترک داشته و البته با همگی آن‌ها حوضه و آبخوان مشترک آبی دارد.

وی می‌افزاید: ایران در منطقه غربی در حوزه پرتنش آبی دجله و فرات قرار دارد و در سمت شمال شرقی نیز در حوزه آبریز آرال مشترک است که پرتنش‌ترین حوزه آبریز مشترک در سراسر جهان شناخته می‌شود. علاوه بر این حضور داعش در سمت غرب و طالبان در سمت شرق مسائل آبی را پیچیده‌تر می‌سازند. داعش بارها از آب و سد به عنوان سلاح استفاده کرده است، همان طور که طالبان نیز به این درک رسیده که آب و انرژی سلاح هستند و با استفاده از آن‌ها دولت افغانستان را تحت فشار قرار می‌دهد.

میان آبادی در ادامه با اشاره به مشکلات آبی در افغانستان، همکاری این کشور با هند در زمینه‌ی سدسازی را در نسبت با مشکلات تاریخی هند با پاکستان تشریح می کندو می‌گوید: منابع آبی به ابزاری سیاسی در منطقه و در میان همسایگان ایران تبدیل‌شده‌اند. با توجه به اینکه در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از جمعیت کره زمین در حوضه‌های آبریز مشترک زندگی می‌کنند و از ۲۷۶ حوضه آبریز مشترک در جهان، ۱۵۸ حوضه فاقد هرگونه مکانیسم همکاری و مشارکت هستند، حوضه‌های آبریز و آبخوان‌های مشترک چالشی بین‌المللی محسوب می‌شوند.

به هر رو آنچه مسلم است این است که در حال حاضر واقعاً باید به شکلی جدی درک کنیم آب و انرژی از قوی‌ترین سلاح‌های زمان ما محسوب می‌شوند.دست روی دست گذاشتن و تئوری بافتن و مسکن‌های مقطعی تجویز کردن ،پیکره بیمار مدیریت آبی کشور ما را رو به احتضار و پس از آن به کمایی عمیق فرو خواهد برد که بیداری از آن ممکن نیست.

(دبیرسرویس:فرزین سوادکوهی)